خاطره ای لطیف از دکتر شریعتی:
دکتر علی شریعتی :
« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود آن هم به سه دلیل؛
اول آنکه کچل بود،
دوم اینکه سیگار می کشید .
و سوم – که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت!
… چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه :
زن داشتم ،سیگار می کشیدم وکچل شده بودم.
و تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران که ابراز انزجار می کندممکن است در خودش بوجود آید.
+ نوشته شده در جمعه پنجم آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۴۹ ب.ظ توسط مهدی سعادت
|