باید گرفت بر کف جان از برای میبد

نتوان به لفظ گفتن جانم فدای میبد

 

توفان عشق در او توفان نوح بوده است

هرکس که می تپیدش دل از برای میبد،

 

جوشید مثل زمزم از خاک پاک میبد

شد چشمه ای مصفا – خود- از صفای میبد

 

تاریخ ماجراجو بس ماجرا که دارد

از ماجرای داغ آلاله های میبد

 

میبد نجست باید از لابه لای تاریخ

تاریخ را بجویید از لابه لای میبد

 

میبد نبود دریا ؟- توفان نداشت آیا؟

غیر از خدا چه کس بود –پس ناخدای میبد

***

عشق وطن پرستی گل کرده است در او

دارد هنوز« گلدون» سر در هوای میبد